سفره خالی مردم در میدان کارگران پهن است/ آمار تک رقمی بیکاری و سیل انبوه کارگران فصلی+ فیلم
این روزها هرچقدر گرانی قدرت خرید مردم را به شدت کاهش داده است اما از طرف دیگر بیکاری و رکود کسب و کار هم طرف دیگر ماجراست، کارگران فصلی که با هزاران امید در دروزاه ارک و میدان 15 خرداد جمع میشوند، این روزها حال و روز خوبی نداشته و حسابی رنجیده خاطر هستند.
به گزارش موج رسا; کارگران فصلی که اغلب از اقشار ضعیف جامعه هستند، برای گذران زندگی حاضرند به هرکاری که پول حلال را نصیب سفره خانوادههایشان میکند، دست بزنند. از حمل اسباب و اثاثیه گرفته تا کارگری ساده در ساختمانها و ساخت و سازها، اما این روزها بازار این کارگران چنان کساد شده که برخی عنوان میکنند که گاهی در یک ماه تنها دو یا سه روز کار دارند.
این وضعیت کار این کارگران سبب شده تا بعد از چندساعت ماندن در گرمای تابستان با عرق شرمندگی راهی خانههایشان شده و جیبهای خالی را در مقابل درخواستهای زن و بچه به آنها نشان دهند.
یکی از این کارگران میگفت که حتی برای شیرخشک فرزند کوچکشان هم لنگ میمانند و شرایط گاهی طوری میشود که برای خرید چند قرص نان هم پولی پیدا نمیشود. این شرایط در حالی برای این کارگران رقم میخورد که اکثرشان مستاجر بوده و حتی سرپناهی هم برای خود ندارند.
در بین این کارگران از جوان ۲۵ ساله تا پیرمرد ۷۰ ساله را میتوان یافت که همگی برای یک لقمه نان در گرمای تابستان و سرمای زمستان میدان کارگران جمع میشوند، این کارگران ادعای آنچنانی ندارند و حتی حاضرند برای ماهی ۷۰۰ هزار تومان به صورت دائم کار کنند که این شرایط نیز در وضعیت اقتصادی کنونی برای آنها دست نیافتنی شده است.
وقتی صحبت از بیمه بازنشستگی این کارگران میشود با نگاهی معنی دار این جمله را تکرار میکنند که وقتی ما برای نان شبمان ماندهایم چطور میتوانیم پول بیمه ریخته و به فکر بازنشستگی باشیم، بیمهای که هر روز نرخش افزایش مییابد.
برخی از این کارگران چند فرزند تحصیل کرده و بیکار نیز در منزل دارند و معتقد بودند که حاضرند خودشان این شرایط را تحمل کنند اما برای جوانانشان کاری پیدا شود تا آنها از این همه سردرگمی خلاص شوند.
پدر پیری که وقت کار کردن از او گذشته بود و باید دوران بازنشستگیاش را طی میکرد برای بردن نانی برای سفره خالی شان تلاش میکرد و دنبال هر خودرویی که توقف میکرد، میرفت. این پدر پیر تعبیر جالبی از مردن و زندگی کردن داشت و میگفت اگر بخواهم بمیرم قبر گران است و ماندن هم پول میخواهد که من هیچ کدام از این دو شرایط را نداشته و نمیدانم چه کنم.
یکی از کارگران میدان کارگران( دروازه ارک) که ۶ ماه پیش از یکی از شرکتهای روی بیکار شده عنوان میکرد که چارهای جز آمدن به میدان کارگران فصلی را نداشته است اما اینجا هم چنگی به دل نمیزند چرا یک روز کار کنی ۱۰ روز بیکاری خواهی ماند، وی از اداره کار هم گله داشت و میگفت در این ۶ ماه بیمه بیکاری او با وجود پیگیریهای فراوان برقرار نشده است.
در این بین کارگرانی بودند که یک هفته فقط زحمت آمدن و رفتنهای بیخود را به جان خریده بودند، کارگرانی که به گفته خودشان مستاجر بوده و در تامین مایحتاج ضروری زندگی نیز ماندهاند.
این کارگران از جهش قیمتها و گرانیهای اخیر نیز حسابی شاکی بودند، یکی از کارگران میگفت با این وضع کار و گرانیها من چظور جواب زن و بچهام را بدهم. مسئولان چرا فکری به حال این وضعیت مردم و کارگران نمیکنند، دو فرزند کوچک دارم که همیشه شرمنده آنها میشوم.
یکی از کارگران میگفت: ما وقتی به اینجا آمدهایم یعنی دردمندیم و از روی خوشی به این میدان کارگران نیامدهایم، یک یخچال داشتم که آنهم سوخته و اکنون پول خرید یخچال دیگر را ندارم حال شما ببینید که ما چه میکشیم.
وی با بیان اینکه اکنون ۶ ماه است که من ماهی یک روز سرکار نرفتهام، عنوان کرد: تنها امیدمان به این کارگری بود که آن امروز طوری کساد شده در تامین مخارج زندگی ماندهایم.
این کارگران حتی راضی بودند که از هر سه روز یک روز برایشان کار باشد که در شرایط فعلی این هم برای آنها میسر نیست و مجبورند کیسه زنبیل شرمندگی را به کول کشیده و راهی خانههایشان شوند.
یکی دیگر از کارگران با بیان اینکه من استادکارم اما کار نیست، ابراز کرد: پنج روز پیش یک روز سرکار رفتم و از آن روز به بعد دوباره بیکار شدم.
این کارگران دلخوشی از بیمه و سازمان تامین اجتماعی نداشتند و از افرایش قیمتها گلایه داشتند، یکی از کارگران میگفت من کارگر چطور بتوانم ماهی ۳۱۰ هزار تومان پول بیمه آزاد را واریز کنم؟ در حالی که چند فرزند بیکار نیز در منزل دارم و این گرانیها نیز برای همه قابل درک است.
کارگران میدان 15 خرداد و دروازه ارک درست است که روزهای زیادی شرمنده به کنار خانوادههایشان برگشتهاند اما با این وضعیت باز به تدبیر مسئولان امید دارند تا شاید گرهای از مشکلاتشان باز شود. ای کاش کسانی که وعده بی نیازی به یارانه ۴۵ هزار تومانی را میدادند اکنون وضعیت این کارگران را دیده و بفهمند که واقعا این بی نیازی به یارانه محقق شده است یا اینکه به جای پیشرفت پس رفت داشتهاند.
یکی از حوزههایی که این کارگران فصلی را مشغول خود کرده بود، رونق بازار ساخت و ساز و مسکن بود اما تفکر وزیر پرحاشیه دولت نسبت به مسکن مهر و نداشتن جایگزی مناسب سبب شده تا کارگران زیادی آواره خیابانهای شهر شوند.
با اینکه گفته می شود آمار بیکاری تک رقمی است اما وضعیت جامعه و این کارگران نشان می دهد که واقعیت چیز دیگری است.
گزارش از حسین عباسی
انتهای خبر/